یک زن با لباس سیاه می پرید و بیدمشک گربه بزرگ خود را. عوضی لباسهایش را جدا می کند ، سینه هایش را در سینه بند نشان می دهد ، در رختخواب به سرطان تبدیل می شود و الاغ خود را ثابت می کند. شلخته سینه هایش را در معرض دید و لیسید. او با فشار دادن شورت به یک طرف ، انگشتان خرد شده و انگشتانش عكس كون را مالش داد.