در چهارراه انجمن کیر تو کون بینایی ، او زبان خود را بسیار بی پروا گاز می گیرد ، و از خود مراقبت می کند. او تنش را در شلوار خود احساس می کند و ضربان می خورد. هیچ راهی برای ساکت کردن این ندای طبیعت وجود ندارد! ضرب و شتم او آسان است ، و این همان کاری است که قهرمانان ما انجام می دهند - آنها خودخواهانه تسلیم یکدیگر می شوند.