این مرد برده خود را به طبیعت آورد ، جایی که هیچ کس در آنجا نبود و او را وادار به رسیدن به هدف کرد. پس عكس كير در كس از آن ، او به خوبی ضربه محکم و ناگهانی او را لمس کرد تا الاغ او قرمز شود. هر مرحله به طور همزمان لذت و درد را به زن می داد. سپس صاحب شروع به تمسخر بیشتر از برده کرد. او او را روی زمین گذاشت و شروع به ریختن موم ذوب شده بر روی بدنش با شمع کرد ، اما زن آنقدر دوست داشت که خیلی از آن لذت برد. در پایان ، هر دو راضی هستند.