میسون زیبا که از کار برگشت ، پسری را دید که در کنار جاده طوفان بازی می عكس كون کرد و تصمیم گرفت تا نظر خود را به او بدهد. او با دانستن اینکه این زن کلانتر محلی است ، عذرخواهی کرد ، اما نه به راحتی. وی تصمیم گرفت از پسرک عذرخواهی کند و به روش خودش وی را جریمه کرد.