پس از یک مکالمه طولانی با یک پسر ، یک زاغه جوان موافقت می کند که سینه های خود را به دوربین نشان دهد ، سپس گربه کند. او او را به یک کلاهبرداری فراموش عکس کونهای گشاد نشدنی تبدیل می کند ، و او بی قید و فریاد فریاد می زند. آن مرد سرطان خود را در مقعد می گذارد و سپس به صورتش می رسد.