از نظر عده ای ، سرقت از ترس و وحشت است ، اما برای این دانش آموز جوان بهترین روز زندگی او بود ، وقتی یک سارق جوان به آپارتمان یک زن زیبا عكس كير و كس رفت و دید که او کارهای کثیف خود را فراموش کرده و شروع به آزار و اذیت مرد جوان کرده است. مانند یک گربه ، او این شهوت را پذیرفت ، پیدا کردن چنین دزدی سخت بود ، دریغ از لیسیدن گربه دوستش ، دریغ نکرد ، سپس با سرطان خود به پهلوی رفت ، این زن با قدردانی از عضوی عضو را بلعید و مایع منی را در صورت و دهانش گرفت.