زن جوان در خیابانهای بهاری شهر قدم می زند و درباره ماجراهای خود صحبت می کند. دستش به پایین می رود و عضو اپراتوری که در حال شلیک زیبایی بود از شلوار خود خارج کرد. به آرامی او عكس كير كون قدرت خود را از بین می برد. جلوی او زانو زد و لبهایش را دنبال کرد. دامن را کمی بلند کنید ، مرد وارد آن می شود.