سامانتا هیز شرکتی را برای پخش بیلیارد برای دوست پسرش راه اندازی کرده است. او به یک توپ برخورد کرد و روی میز بالا رفت. پاهایش را پهن کرد و با انگشتان نازک نوازش گربه خود را شروع کرد. پس از مدتی پسر نتوانست تحمل کند و او انگشتان خود را با زبان خود جایگزین کرد ، که از آن عوضی لرزید. کودک در پاهایش خم شد و خروس خود را داخل دهانش گرفت ، و پس از آن او با فشار دادن خروس به داخل واژن او پایان عکسهای کوسوکون یافت.