من برای تابستان نزد مادربزرگم در روستا رفتم و در آنجا یک مرغ محلی زیبا دیدم. این دختر چربی ، ظاهراً با محصولات طبیعی ، خودش یک خاکستر عالی تولید کرده است که به من گفت خوب است. با آن دختر خرما درست کردم و یک بطری روغن گرفتم و آن را روی الاغ خوبم مالیدم. اول ، من به او لقمه دهانی را عکس سکسی پشمالو در محل دادم و سپس به سمت او رفتیم و شروع به مدیریت پیچ و مهره ام به بهترین الاغ خود کردم.