پس از صبح دویدن ، مرغ با مرد طاس به داخل ماشین پرید. او را به خانه خود برد و بلافاصله او را در بستر با درب سفید برفی آویزان کرد. سپس معشوقه جدید وی منتظر معرفی با یکی از اعضای این غرفه طاس است. درست است ، کشاورز آنقدر گربه هایش را دوست داشت که مدت طولانی آنها را لیسید. پس از کانینگوس ، نر سرانجام تصمیم گرفت با او سرگرم کننده باشد. او گاو مبتلا به سرطان را به رختخواب گذاشت و شروع به حرکت در آن کرد و به تدریج سرعت گرفت. بابا نتوانست گریه عکس های سکسی کون کردن های لذت را کنترل کند!