زنی با شلوارک و شلوار زرد رنگ در اتاق قفل نشسته بود و از طریق یک مجله بیرون می رفت. یک مربی وارد اتاق قفل می شود و عكس كوس و كون عوضی دستش را روی خروسش می زند و آنها می بوسند. پسری که کودک را با زبانش لیس می زند ، دهان خود را با اسپاتول بریده و سپس یک بیدمشک کوتاه. پس از نگه داشتن نوزاد ، پسر به سینه های کوچک خود می رسد.