دختر بد برهنه در اطراف باغ قدم می زند. او بدن خود را زیر پرتوهای خورشید گرم می کند. او در همه جا ، در نزدیکی گلها ، بر روی حصار بود ، سرانجام ، با خستگی زیاد راه می رفت ، روی یک نیمکت نشسته بود. در دست او شورتهایی وجود داشت که عکس کونهای خفن از عصاره های آن مرطوب بود. زن داغ شروع به فشار دادن بیدمشک های خود کرد.