یک زن جوان زیبا در قفس فلزی قفل شده است که در زیرزمین واقع شده است. آدم ربایانش ، یک مرد و یک زن زیبا به طرف او می آیند و اجساد خود را نشان می دهند. با درک اینکه اسیر واکنشی نشان عكس كون كوس نمی دهد ، جوانان شروع به بوسیدن می کنند. اجساد داغ آنها برداشته شده و به زمین پرتاب می شود. این زن ، بر روی زانو ، خدمت یک مرد را با لبهای خود پوشش می دهد و بعد از چنین سینه ای به سینه های خود نفوذ می کند. وقتی دختر از قفس رها می شود ، عاشقان وی را لکه دار می کنند و روند کار را در مقابل او به پایان می رسانند.