هیستریا - آسیایی چشم به همسایه جنسی بالغ خود ، برندی عشق می زند و شروع به شکار او می کند. او کل روز را به دنبال او در پاشنه تمام مغازه ها گذراند. احساس اشتباه بودن برندی عشق تصمیم گرفت عكس كير كس به زودی به خانه برود ، اما نتوانست آرزوی خود را رها کند. بلند شد ، دستکش ابریشم و یک کرست پیچید. بعد از یک دزدکی کوچک ، برندی متوجه می شود که عشق هرگز نمی تواند از چنگالش خارج شود ، و او مطیع است ، و تمام خواسته های منحرف خود را برآورده می کند.
