هانا هارپر در كتابخانه مدرسه نشسته بود و برای امتحانات لب دادنسکسی آماده می شد و كتاب درسی متراكم را با كوشش می خواند. اما به دلیل غیبت طولانی مجبور شد با عجله خودارضایی کند ، با هیجان روی میز بالا رفت و دستش را روی لباس زیر خود گذاشت. خوشبختانه ، یک پسر راکر در داخل راه می رود و هانا هارپر را از آزار و اذیت جنسی نجات می دهد.